شعر پاییز آمد(سروده‌ی سعید سلطانپور)

پاییز آمد
در میان درختان
لانه کرده کبوتر
از تراوش باران می‌گریزد
خورشید از غم
با تمام غرورش پشت ابر سیاهی
عاشقانه به گریه می‌نشیند

من با قلبی به سپیدی صبح
با امید بهاران
می‌روم به گلستان
همچو عطر اقاقی
لابلای درختان می‌نشینم
باشد روزی به امید بهاران
روی دامن صحرا لاله روید

شعر هستی بر لبانم جاری
پر توانم آری
می‌روم در کوه و دشت و صحرا
ره‌پیمای قله‌ها هستم من
راه خود در توفان
در کنار یاران می‌نوردم

دارم امید که دهد روزی سختی کوهستان
بر روان و جانم
پاکی این کوه و دشت و صحرا
باشد روزی برسد به جهان شعر هستی بر لب
جان نهاده بر کف
راه انسان‌ها را در نوردم

ره‌پیمای قله‌ها هستم من
راه خود در توفان
در کنار یاران می‌نوردم
در کوهستان یا کویر تشنه
یا که در جنگل‌ها
رهنوردی شاد و پر امیدم
شعر هستی
بودن و کوشیدن
رفتن و پیوستن
از کژی بگسستن
جان فدا کردن در راه حق (خلق) است.

بوی ماه مهر

آهنگ گوش نواز و خاطره انگیز زنگ آغاز سال تحصیلی بزودی زود به صدا در خواهد آمد و میلیونها دانش آموز و آینده ساز این سرزمین بعد از بیش از دو سال دوری رسمی از مدارس بار دیگر در فضای مدرسه و نیمکت و تخته سیاه قرار می گیرند.

مدرسه، لغتی سنگین، پر وزن و آشنا و ملموس برای همه است که احساس نیاز به آن در همه جا وجود دارد. مدرسه جزو اولین کلمات اساسی است که کودک از والدین خویش که اولین مدرسان وی هستند، یاد می‌گیرد.

اگر گذری بر این دو سه سال داشته باشیم به خوبی مشاهده می‌کنیم که شیوع بیماری منحوس کرونا علاوه به دگرگونی شدید در سلامتی بسیاری افراد و بر هم زدن آرامش جسمی و روحی جامعه زیانهای بسیاری را بر پیکره آموزش و پرورش دانش آموزان وارد کرد؛ به طوری که میلیونها داشن آموز به جای اینکه هر روز روانه مدرسه و کلاس درس شوند و آموزش رودرو با معلمان و همکلاسان خود داشته باشند در گوشه خانه و منازل خود و در فضایی مجازی و دسترسی غیر قابل ملموس به آموزش و فراگیری دروس سطوح مختلف تحصیلی پرداختند.

ادامه نوشته

صدای پای پاییز دارد می آید

پاییز حواست هست که آخرین روز شهریور است.کم کم فکر باد باران باش.شاید کسی  تمام گریه هایش را برای :: ایجیگا

ادامه نوشته

من اشتباه کردم

من اشتباه کردم!

رحیم قمیشی

خاطره‌ای سال‌ها پیش نوشته بودم، انگار برای همین روزهای‌مان بوده.
خلاصه‌اش را بازگو می‌کنم؛

"عبدالرحمن فریدی‌فر ۱۸ سال بیشتر نداشت، قبلا مدتی طلبه بود، ولی به خاطر حضور در جبهه، مجبور شده بود قید طلبگی را بزند.
رئیس حوزه ماندن بیش از چند هفته در جبهه را، برای طلبه ها ممنوع کرده بود، ولی عبدالرحمن می‌گفت از جبهه خیلی بیشتر درس می‌گیرد و حاضر نبود برگردد مدرسه علمیه!
او کار شناسایی پر خطر اطراف جزیره مجنون، در هور گرم، و نیزارهای پر از پشه کوره آنجا را به عهده داشت. اکثر بچه‌های گروه شناسایی و عبدالرحمن هم، به فاصله کمی یک‌یک شهید شدند.
عبدالرحمن خوش‌قلب و پرانرژی در جبهه کلاس‌های اخلاق و قرآن هم برگزار می‌کرد. وقتی هم که روحانی نداشتیم پیشنماز می‌شد!
اما آن روز...

داخل سنگر نشسته و مشغول وارد کردن نتیجه شناسایی‌ها، روی کالک بودم.
احساس کردم سر و صدایی غیر عادی از بیرون سنگر می‌آید. اول بی‌خیال شدم، اما این موقعِ روز اصلا آن سر و صدا عادی نبود.
چندین نفر چیزی را با هم تکرار می‌کردند، و صدا قطع نمی‌شد!
خیلی عجیب بود، با آن گرمای تابستان جزیره، نه وقت دعا بود، نه وقت ورزش!
چند دقیقه ای گذشت و صدا قطع که نمی‌شد، بلند و بلندتر هم شد.

از سنگر آمدم بیرون، شعار دهنده‌ها را دیدم، که در مقر به یک ستون می‌دویدند و شعار می‌دادند.
نزدیک‌تر که شدند متوجه شعارشان شدم...
موهای بدنم سیخ شد، و زانوهایم شل شدند!
چه شده بود؟ چرا این شعار؟!
همه با صدای بلند و از عمق دل شعار می‌دادند؛
"من اشتباه کردم" "من اشتباه کردم"
و یک نفس دور حیاط، با لبخند می‌چرخیدند.

عبدالرحمن حدیث یا جمله حکیمانه‌ای را آن روز برای بچه‌ها توضیح داده بود که؛
یکی از شجاعانه‌ترین و خداپسندانه‌ترین کارها بعد از انجام یک اشتباه، پذیرفتنِ آن می باشد.
او توضیح داده بود متاسفانه خیلی‌ها، حتی بسیاری از بزرگان، این شجاعت را ندارند، و هر عمل غلطی را هم انجام دهند از آن بی جهت دفاع می‌کنند...
حتی وقتی بفهمند اشتباه کرده‌اند، جرأت معذرت‌خواهی و پذیرش اشتباه را ندارند.
و معمولاً آن را توجیه می کنند.

او از بچه‌ها خواسته بود برای اینکه یاد بگیرند بعد از این، اگر اشتباهی کردند خجالت نکشند و بتوانند بگویند اشتباه کرده‌اند، بطور تمرینی دور زمین قرارگاه بدوند و همه با هم همین را فریاد بزنند!
او با شور و حرارت فریاد می‌زد و بچه‌ها تکرار می‌کردند؛
"من اشتباه کردم"

نمی‌دانستم باید بخندم یا گریه کنم.
همان‌طور که به گونی‌های سنگر تکیه داده و تماشایشان می‌کردم متوجه شدم من هم ناخودآگاه و با اشک شوق دارم تکرار می‌کنم...
"من اشتباه کردم"

شک نداشتم خنده آن روز شهید عبدالرحمن، خنده آن روز شهید محمود دشتی‌پور، و همه بچه‌های نوجوانی که بعداً شهید شدند، می‌دویدند و از ته دل فریاد می‌زدند اشتباه کرده اند، حسابی همه را به خجالت انداخته بود.

کاش عبدالرحمن مانده بود و این درس مهم را امروز دوباره به همۀ ما و مسئولین و بزرگان‌مان یاد می‌داد؛
خجالت نکشید و بگویید اگر اشتباه کرده‌اید. این بزرگی است. این اخلاص است. شجاعت است، انسانیت است!
کدام‌تان معصوم است؟
از شهدا یاد بگیرید..."

و امروز با خودم فکر می‌کردم؛
اگر گفته می‌شد
ببخشید بی‌دقتی ما باعث زدن هواپیما شد.
ببخشید ما اشتباه کردیم به اعتراضات مردم آتش گشودیم.
ببخشید ما در تقسیم مردم به خودی و غیر خودی اشتباه کردیم.
ما اشتباه کردیم گشت ارشاد گذاشتیم.
ما اشتباه کردیم ادعا کردیم دزدی‌ها ربطی به مقامات ندارد، سیستماتیک نیست!
ما اشتباه کردیم القا کردیم مقدسیم، عین اسلامیم. نماینده خدائیم.
ما اشتباه کردیم پلیس را گفتیم دختران و زنان را از نظر اخلاقی کنترل کند.
ما اشتباه کردیم دختران معصوم را مثل آدم دزدها بازداشت کردیم.
اصلا ما اشتباه کردیم گفتیم حجاب اجباری است. حتی برای خارجی‌ها، حتی برای اقلیت‌های دینی، اصلا برای آنها که حجاب ما را قبول ندارند.
ما اسلام را بد معرفی کردیم و اشتباه کردیم.
ما ایران را از توسعه عقب انداختیم، اشتباه کردیم.
ما اشتباه کردیم گفتیم بیشتر از مردم می‌فهمیم.
ما خودمان را به مردم تحمیل کردیم اشتباه کردیم.
ما در قضیه ستار بهشتی، در مورد مهسا امینی، در مورد کشتن جوان‌های معترض، اشتباه کردیم.
ما در زندان انداختن مخالفان‌مان
در نقض حقوق به‌حق خانم‌ها و همه مردم
اشتباه کردیم!

کدامیک از این اشتباه کردم‌ها را گفتیم؟
هیچکدام را!
چطور انتظار داریم مردم دوست‌مان داشته باشند؟
چطور می‌خواهیم حاکمیت‌مان مداوم باشد؟
چطور می‌خواهیم بگوییم ما مستبد نیستیم!
ما کجا گفتیم اشتباه کردیم!؟

شجاعت داشته باشیم
انسانیت داشته باشیم
درایت داشته باشیم
و به وقتش بگوییم
"ما اشتباه کردیم!"

ضرایب سوابق تحصیلی دیپلم در کنکور ۱۴۰۲ اعلام شد

دبیرخانه شورای سنجش و پذیرش دانشجو در بیانیه‌ای، ضرایب سوابق تحصیلی دیپلم نظام ۳-۳-۶ و نظام ترمی‌واحدی و سالی‌واحدی را برای متقاضیان ورود به آموزش عالی در سال تحصیلی آینده منتشر کرد.

این دبیرخانه براساس مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی و به‌خصوص ماده واحده «سیاست ها و ضوابط ساماندهی سنجش و پذیرش متقاضیان ورود به آموزش عالی (پس از پایان متوسطه)» مشتمل بر ۹ ماده و ۳ تبصره این ضرایب را منتشر کرده است.

بر اساس این خبر، داوطلبان برای اطلاع از ضرایب سوابق تحصیلی دیپلم نظام ۳-۳-۶ برای سال ۱۴۰۲ و ضرایب سوابق تحصیلی نظام سالی واحدی/ترمی واحدی برای سال ۱۴۰۲به پایگاه اطلاع‌رسانی سازمان سنجش آموزش کشور مراجعه کنند.

همچنین بر اساس مصوبه شورا مصوب در جلسه ۸۶۳ (۱۷ خرداد ۱۴۰۱) شورای عالی انقلاب فرهنگی که ۲۵ تیر ۱۴۰۱ توسط آیت‌الله سیدابراهیم رییسی رییس‌جمهوری ابلاغ شد، سازمان سنجش آموزش کشور ملزم است کنکور ۱۴۰۲ را بر اساس این ماده واحده اجرا کند.

همچنین بر اساس ماده یک مصوبه شورا: «سنجش: فرآیند ارزیابی میزان دانش، توانایی و پیشرفت تحصیلی متقاضیان برای ورود به موسسه است که از طریق «نمره ­کل سابقه تحصیلی» و «نمره ­کل آزمون اختصاصی» انجام می­‌شود. پذیرش: فرآیند انتخاب متقاضیان ورود به موسسه در رشته‌های پرمتقاضی است که توسط سازمان صورت می­‌گیرد».

بر اساس بند ۳ ماده ۳ این ماده واحده نیز «سهم نمره سابقه تحصیلی برای سنجش و پذیرش متقاضیان ورود به آموزش عالی در رشته‌های پرمتقاضی در سال تحصیلی ۱۴۰۲- ۱۴۰۳ فقط پایه دوازدهم به میزان۴۰ درصد با تاثیر قطعی، برای سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۴ فقط پایه دوازدهم به میزان۵۰ درصد با تاثیر قطعی، برای سال تحصیلی ۱۴۰۴ - ۱۴۰۵ فقط پایه یازدهم و دوازدهم به میزان۶۰ درصد با تاثیر قطعی و برای سال تحصیلی ۱۴۰۵ - ۱۴۰۶ و بعد از آن پایه‌های دهم، یازدهم و دوازدهم به میزان۶۰ درصد با تاثیر قطعی در نمره کل نهایی خواهد بود.»

توقع

آدم ها از دست
اونی که دوستش دارند
زود تر ناراحت میشند
روش حساس ترند و ..
با کمترین بی توجهی
یا بی خبری ..
یا بد اخلاقی ..
یا جواب ندادن تلفن
یا دیر جواب دادن پیام ..
بغض میکنند و گاهی اشک
توی چشمشون جمع میشه
و دلشون بد میشــــکنه ..
حواسمون به همین
چیزهای کوچیک باشه
دل آدم ها زود میشکنه ...

تسلیت

*▪ "انا لله و انا الیه راجعون "*

خبر دردناک درگذشت همکار متعهد و پرتلاشمان مرحوم

موجب تاثر و تالم فراوان گردید.
اینجانب به نمایندگی از خانواده بازنشستگان آموزش و پرورش انار این ضایعه تاسف بار را به خانواده ارجمند ایشان تسلیت عرض نموده و غفران و رضوان الهی را برای ایشان و صبر و اجر عظیم از درگاه خداوند را برای بازماندگان محترم آرزومندم.

سر شکستگی ملی

سرشکستگی ملی ؛

*مارا ببخش تاریخ !*

نه این که آن دو نامزد شکست‌خورده تحفه خاصی بوده باشند. این جماعت یکی از یکی بدتر بودند و گزینش بین آنها، حقیقتا جانکاه و دردناک به نظر می‌رسید. با این حال هر طور که حساب کنیم انتخاب مهدی تاج با قاطعیت آرا برای زعامت فدراسیون فوتبال، یک «سرشکستگی ملی» بود. مردی که در دوران مدیریتش آن همه فاجعه بار آورد، بزرگترین بدهی تاریخ فوتبال ایران را رقم زد و با شامورتی‌بازی «قلب‌درد» کنار رفت، دوباره به صحنه برگشت و کرسی ریاست را فتح کرد، بی‌آنکه از میلیون‌ها آدم ناراضی کاری بر بیاید. بعد از شمارش آرا، مهدی تاح ایستاد و فاتحانه برای کف‌زنندگان دست تکان داد، آن هم در حالی که فقط چند روز پیش نام و نشانش در یکی از بزرگترین اختلاس‌های تاریخ ایران به چشم خورده بود. در تاریخ بنویسید ما ملتی بودیم که زورمان به هیچ‌کس و هیچ چیز نرسید؛ از سیاست و اقتصاد و فرهنگ و هنر تا همین فوتبال زپرتی که فساد و لابی و باندبازی تا مغز استخوانش رسوخ کرده. بنویسید ما فقط ملت تماشا بودیم، ملت نفرین و نفرت. با ما هر آنچه خواستند کردند...

شعر حامدعسگری

*#شعر_شب*

هر نسیمی که نصیب از گل و باران ببرد
می تواند خبر از مصر به کنعان ببرد

آه از عشق که یک مرتبه تصمیم گرفت:
یوسف از چاه درآورده به زندان ببرد

وای بر تلخی فرجام رعیت پسری
که بخواهد دلی از دختر یک خان ببرد

ماهرویی دل من برده و ترسم این است
سرمه بر چشم کشد،زیره به کرمان ببرد

دودلم اینکه بیاید من معمولی را
سر و سامان بدهد یا سر و سامان ببرد

مرد آنگاه که از درد به خود میپیچد
ناگزیر است لبی تا لب قلیان ببرد

شعر کوتاه ولی حرف به اندازه ی کوه
باید این قائله را "آه" به پایان ببرد

شب به شب قوچی ازین دهکده کم خواهد شد
ماده گرگی دل اگر از سگ چوپان ببرد!

حامد عسگری

نحوه شکایت از سایپا بابت تأخیر در تحویل خودرو

شکایات مستقیم از طریق خود مردم

در صورتی که خود شهروندان به صورت مستقیم و بدون دخالت مراجع نظارتی، قصد شکایت از شرکت‌های خودروسازی را داشته باشند، کارشناسی جهت اظهار نظر به مراجعی از جمله سازمان صنعت، معدن و تجارت فرستاده می‌شود و شعبه‌های مربوطه موظف به رسیدگی به شکایات هستند.
پس از سیر مراحل قانونی شکایات و هنگام مشخص شدن زمان صدور حکم، شرکت موظف است علاوه بر پرداخت جریمه نقدی به خزانه دولت، به همان میزان جریمه در حق شاکی پرونده بپردازد.

شکایات از طریق مراجع نظارتی

هنگامی که مراجع نظارتی، گزارشی در خصوص شکایت مردم علیه خودروسازان تهیه کنند تعزیرات موظفند به این شکایات رسیدگی کنند و در صورت لزوم، شکایت را به مرحله اجرا در بیاورند.

نحوه شکایت از سایپا بابت تأخیر در تحویل خودرو

بهترین روش این است که ابتدا به ساختمان وزارت صنعت و معدن به همراه اصل قرارداد و مدارک شناسایی خود مراجعه کرده و شکایت خود را مطرح کنید. رسیدگی به شکایت ساختمان وزارت صنعت و معدن رایگان است. شکایتی که از طریق وزارت صنعت و معدن انجام می‌دهید به واحد فروش شرکت خودروسازی ارجاع داده می‌شود و نتیجه پس از یک ماه کاری از زمان شکوائیه مشخص می‌گردد. شرکت مورد نظر باید در مورد این شکایت در زمان قانونی تعیین تکلیف کند.
چنانچه از این طریق به نتیجه نرسیدید و اگر باز شرکت مورد نظر به وظایف خود به درستی عمل نکرد در مرحله بعد باید از طریق تعزیرات شکایت کنید، ضمنا شما می‌توانید علیه شرکت سایپا «دادخواست الزام به ایفای تعهد مبنی بر تحویل خودرو طبق قرارداد و مطالبه خسارت» در سیستم قضایی مطرح کنید، اما چون این شکایت مالی محسوب می‌شود، هزینه دادرسی به شما به عنوان خواهان وارد می‌شود.
شماره تلفن 124 ستاد خبری سازمان صنعت، معدن و تجارت استان‌ها است که در کلیه شهرهای کشور آماده دریافت گزارش و شکایات مردمی در خصوص تخلفات اقتصادی می‌باشد.

ن.س

ادامه نوشته

استادشهریار

*#شعر_شب*

‍ برو ای تُرک که تَرک تو ستمگر کردم؛
حیف از آن عمر که در پای تو من سر کردم

عهد و پیمان تو با ما و وفا با دگران؛
ساده‌دل من که قسم های تو باور کردم

به خدا کافر اگر بود به رحم آمده بود؛
زآن همه ناله که من پیش تو کافر کردم

تو شدی همسر اَغیار و من از یار و دیار؛
گشتم آواره و تَرک سَر و همسر کردم

در و دیوار به حال دل من زار گریست ؛
هر کجا نالهٔ ناکامی خود سر کردم

ای بسا شب به امیدی که زنی حلقه به در؛
چشم را حلقه‌صفت دوخته بر در کردم

جای مِی خونِ جگر ریخت به کامم ساقی؛
گر هوای طَرب و ساقی و ساغر کردم

شهریارا به جفا کردْ چو خاکم پامال؛
آن که من خاک رهش را به سر افسر کردم

استاد شهریار